۱۳۹۱ فروردین ۳۱, پنجشنبه

افکار من و حرفهای یک استاد پیر آلمانی...

امروز یکی از اساتید آلمانی کالج که بیش از ۷۰ سال عمر دارد مرا زیادی به فکر انداخت.می گوید پیش از انقلاب بسیار به ایران سفر کرده است و بعد از انقلاب یک بار که برای همیشه اش بس بوده! شیفته ی عمر خیام و حافظ و اصفهان و طبیعت کردستان است.
امروز که من با دوستم از اعراب می نالیدم و حرف از خاورمیانه و تاریخ و پرسپولیس می زدم...بلاخره رو به من وعصبانیتهایم نسبت به اعراب گفت:
شما ایرانی ها همیشه به تاریخ تان می بالید و این واقعن حق شماست اما هرگز با هیچ کدام از شما آشنا نشده ام که برای یک بار هم که شده از خودتان حرف بزنید و بگویید حداقل در همین ۱۰۰ سال اخیر چه کرده اید؟ همیشه ناراضی هستید و همیشه می نالید.همیشه مقصرهایی وجود دارند که شما را از پیشرفت بازداشته اند و همیشه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش مقصرهای اصلی این بازی هستند. اگر تمام این ۱۴۰۰ سال شما به این حال گذشته باشد دلیل حال و روز امروزتان را می فهمم.با هر کدام از شما ایرانی ها که آشنا می شوم از تاریخ تان حرف میزنید بی آنکه پاسخگوی امروزتان باشید و همیشه می اندازید گردن دیگران یا پدرانتان. همیشه از حمله اعراب حرف می زنید و گویی همین دیروز اتفاق افتاده است و طی این ۱۴۰۰ سال دست و پای شما برای تغییر بسته بوده است اگرچه یادتان می رود اینطور نبوده و حتا بعد از اسلام شما هنرمند و دانشمند و فیلسوفهایی که می بایست باشید بوده اید.
کمی به اوضاع خودتان چه قبل از انقلاب رضا خان چه قبل از انقلاب خمینی و چه حالا نگاه کنید .. هرگز راضی نیستید :( بلاخره کی می خواهید از خودتان حرفی بزنید؟
می گفت: پیش از انقلاب که به ایران می آمدم همه به نظر خوشبخت می رسیدند و این را می شد حداقل از سر و وضع و خانه زندگی ها و رقص و پایکوبی ها فهمید.ولی باز هم همه ناراضی از شاه بد می گفتند.
بعد از انقلاب که آمدم اثرات مخرب جنگ را دیدم و نمی توانستم درک کنم چرا دست به کار ساختن نمی شوید؟
من می دانم جنگ چیست و من گرسنگی جنگ جهانی دوم را چشیده ام اما در همین پنجاه سال اخیر نیز
ساختیم و ساختیم تا جایی که... خودت قضاوت کن کجا هستیم!
برایت متاسفم پریسای عزیز که نمی توانم در این زمینه همراهت شوم!! تو را نمی گویم ولی این عقاید نژاد پرستانه درباره ی اعراب را بسیار شنیده ام.
اعراب امروز در دنیا پیشرفته تر، آبرودارتر، دوست تر، همراه تر و موفق تر هستند و من برای آن بیشتر ارزش قائل هستم تا برای مردمانی که همیشه شاکی از همگان و مغرور به آنچه که دیگر نیست یعنی تاریخ.
 خوب می دانم حکومت شما خونخوار است اما خوب تر می دانم که آنها متعلق به یک کشور دیگر نیستند و جزئی از کل همان مردمان هستند.در آن کشور هیچکس به فکر ساختن نیست.شما اگر نخبه باشید فراری ،اگر بی پول باشید جنایتکار،اگر معمولی باشید سکوت کنندگان بزرگ،اگر بی سواد باشید دین دار و ایدیلوژیستهایی انقلابی و اگر ثروتمند باشید فراری از هویت واقعی تان هستید؛
وقتی از اینکه اعراب پر رویی می کنند و سن کشورشان به سن پدربزرگ من قد نمی دهد حرف زدم،گفت:
آنها ۷۰ سال پیش وجود نداشتند درست است اما اتفاقن همین نکته ی قوت است و نشان دهنده ی اینکه:اعرابی که وجود نداشتند امروز سرمایه های غرب را به هر شکل ممکن به سمت خودشان جذب می کنند و در حال سازندگی و کسب رضایت بیشتر مردمشان هستند این اتفاقن می تواند مایه ی افتخارشان باشد. این موضوع حداقل درباره ی حوزه خلیج فارس صدق می کند.
یادتان نرود که بشر همیشه در حال فتح کردن است.اگر نتوانید دفاع کنید و خودتان را نشان بدهید دیگرانی هستند که داشته های شما را ببرند و این قانون طبیعت است که حالا با پروتوکولها و کتابهای قانون بین المللی رنگ و لعاب شده! ربطی به ایرانی بودن یا عرب و غربی ندارد.