۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

وقتی خدا اشتی می کند

خیلی وقت بود ازایرانی بودن شرم داشتم .تنهانام ننگی وتاریخ نادیده ای چون هخامنشی از ان باقی بود.ازمردم متنفربودم. بخیالم ازدنیاهیچ نمیفهمند و فقط میخورند و به دنبال لقمه نانی حلال وگاهی..نه. سالهای زیادی در تنهایی اشک ریختم ازتنها کتک خوردن از مامورین وفیلم شدن درخیابانها برای حجاب. خیلیها یادشان هست. خیلیها مثل من جیغ میکشیدیم و التماس میکردیم یکی از تماشاچیها قدم پیش بگذارد وما را که مثل بره برزمین کشیده میشدیم ازدست سربازهای گاهی بوگندو یاهیولاهای مزدوربیرون بکشند. مزدورانی که اسلحه شان باتومی ساده بود اما مردم ابولهول وار خیره میشدند و ماخونین ومالین, میشدیم دلقک دوربین ۱یا ۲مگاپیکسلی موبایلها و ان صحنه ها میشدند سینمای بلوتوثی دست بدست شده, که کل ایران رابرای چندروز اغنا میکرد. متنفر بودم ازخلقی که مردش ا زمردانگی فقط در اتوبوس و تاکسی خودش را به زن مالیدن داشت و زنش زیرچشمی ور انداز کردن و ازتیپ وقیافه ایراد گرفتن. چه خلق نفرین شده ای بودیم. چقدرخدا بحال خودمان رهایمان کرده بود. حالا بخشنده ما را به خودمان برگرداند ودستش را پشتمان گذاشته وبه راهی که باید هولمان میدهد. یک شبه!!! باورتان میشود؟?? یکشبه ملت مرده ی ایران زنده شد.

۲ نظر:

  1. زنده باد به مردم ایران! همیشه افتخار کرده ام به ایرانی بودن با وجود اینکه 100% ایرانی نیستم...این مردم 30 سال فقط تحمل کردند و با ادب بودند...اکنون در سراسر دنیا با ایرانیان هستند ! خوشحالم که ایرانی هستم...

    گلی

    پاسخحذف
  2. درود.اول بگم عکسها خیلی جالب بود،سیر تاریخی داشت.دوم:من میتونم نظر مخالف بدم یا نه؟سوم:اینو شوخی کردم.برم سراصل مطلب:من پیشتر هم به اینجا آمده بودم این عکسی که برای معرفی گذاشته ای را در جای دیگر دیدم و برایم سوال بود که آن را کجا دیده ام که امروز فهمیدم.در کلام شما یک خشم عجیبی است همراه با نفرت که احتمالا یادگار دوران زندان است.در آخر آفرین که تلاش میکنی در جهت رسیدن به هدفت.آخر سر نشد که حرفم را بزنم باز خواهم گشت.پدرود

    پاسخحذف