تهمینه میلانی را خیلی دوست دارم حتا وقتی آتش بس یا افسانه آه می سازد.فکر نمی کنم شباهتهایی میان ما هست اما با چشم پوشی از تفاوتها وقتی فیلمهایی چون سوپر استار, بچه های طلاق, دوزن, واکنش پنجم و نیمه پنهان را از او دیده ام گفتم:این همان چیزی بود که می خواستم بنویسم اما نتوانستم آن را پرورش بدهم و در ذهنم گم شد.
این نتوانستن و پرورش ندادن تفاوت سن و تجربه و دانش علمی عملی است که میان من و اوست اما اینبار در تسویه حساب به یاد کتاب خودم و نقص هایش افتادم.گویی خانم میلانی یک در میان فیلم خوب و فیلم معمولی و نه بد می سازد.
تسویه حساب داستان زنان است مثل اکثر کارهای خانم میلانی اما این بار شعارهای فیلمنامه جای شعور بیننده را گرفته است.
دستپاچگی در پرورش شخصیتها و داستان مرا به عنوان یک بیننده دائمی خانم میلانی و نه یک منتقد دلسرد کرد.فیلمهای او را دوست داشتم چون وقتی حرف زنان در میان بود با ملاحظه کم و زیادی انجام نمی داد این بار حس کردم به اجبار خیلی کارها انجام داده است.
شروع فیلم که انفرادی رفتن یک زن زندانی را به شما نشان می دهد تداعی کننده (زندان زنان خانم حکمت)است و در ادامه همچنان این سکانس های تکراری با شماست و توقع شما دو چندان بالا می رود
چون خیال می کنید با فیلمی به همان جذابیت و به حق طرف هستید تهمینه میلانی هم که جای خود دارد.
اما ناامیدتان می کنم چون تهمینه میلانی در این فیلم زنان خیابانی و دردهایشان را مستحق مرگ جلوه داده و البته در کنارش مردهایی که مقصر هستند.هرچند در این مملکت سزای زنی که نمی خواهد زیر بار برود بیش از این نیست اما در فیلم تسویه حساب به جای دیالوگ شعار گنجانده شده.
در سکانسهایی که زنان مردهای هرزه را یک به یک دوره می کنند و بر سرش می کوبند واضح است مردهای داستان تغییر نمی کنند و شعارها به سر بیننده کوبیده می شود.
حقیقت و فضایی که تهمینه میلانی عزیز همیشه تو را در آن غرق می کرد تبدیل شده است به فیلمی که به خوردت داده می شود چون تهمینه میلانی سازنده است.
اگر به شما بگویم (صداها)در واقع آن کاری بود که توقع داشتم خانم میلانی انجام بدهد تعجب می کنید؟
این فیلم بی نظیر که در سکانس اول تا ته داستان را به شما می نمایاند چنان حقیقی و غم انگیز است که خیال می کنید همان کسی آن را ساخته که واکنش پنجم را.
وقتی از فرزاد موتمن فیلمی به نام ( پوپک و مش ماشالله) دیده اید که جز به گیشه به هیچ چیز دیگری فکر نکرده خیال می کنید( صداها) را هم او ساخته است؟
زنان با اشتباهات و دردها و کج رفتاری روزگار و جامعه با آنها را چنان فاخر روایت کرده که معنای پیشرفت را آن وقت است که می فهمید.آنچه که خانم میلانی در تسویه حساب متاسفانه در انجامش عاجز شده بود.
وقتی تسویه حساب را دیدم فکر کردم چقدر از سمت ارشاد و امثالهم بر کارگردان فشار آمده که فیلم را اینطور سرهم بندی کند؟ اما چند ساعت بعد صداها را دیدم و فهمیدم مهارت نوشتن و کارگردانی کردن که باشد فشار خود به خود از بین می رود.
و در میان این آب گل آلود ماهی که من گرفتم چاق بود و از هر دوی این عزیزان متشکرم.
کتابهایی که یک عمر خوانده ام و نقدهای متفاوت از دوست و آشنا و خواننده این درک را درباره کتابم به من نداد که این دو فیلم.
درک اینکه حتا اگر تهمینه میلانی باشی و یکی یک دانه در کار خودت اگر دقت نکنی اشتباه می کنی.
پیشنهاد می کنم شما هم هر دو فیلم را ببینید.
سلام پریسای عزیز. ممنونم از لطفتون. نثر شما هم دلنشین و عالیست. دربارهء این پست باید برات بنویسم که تسویه حساب رو همین امروز دیدم و باهات موافقم. بیشتر از هر چیزی به قول تو شعارزدگی فیلم توی ذوق میزد. هنوز صداهارو ندیدم. میبینم و میام نظرمو مینویسم. موفق و شاد باشی.
پاسخحذفصداها رو خیلی دوست داشتم تسویه حساب رو ندیدم اما تهمینه میلانی فقط یک اسم است و دیگر
پاسخحذفپریسا جان سلام. برام جالب بود که تو اروپا مستی و فیلم ایرانی میبینی و ما تو تهران حتی تلویزیون ایران هم نداریم...! خیلی خوبه که انقدر مطالعه داری و نمیخوای از فضای ایران دور بمونی و بر خلاف اکثر فرنگ رفته ها رفتار میکنی. سپاس...
پاسخحذفپس با این حساب تسویه حساب رو بی خیال میشیم و صدا ها رو میبینیم...دی
پریسای عزیز٬
پاسخحذفاصلا خانم میلانی هیچوقت عمیق نمیشود حداکثر در بعضی از سکانسهایش تا حدودی به عمق میرود وگرنه معمولا در سطح یا حداکثر به میانمایهگی میرسد.
فیلمساز بدنهیی خوبی است کاش بیشتر از آن که دنبال مضمونهایی برود که به آنها تسلط ندارد دنبال فیلمهای قصهگوی بدنهیی میرفت...
البته من متاسفانه کارهای آخر ایشان را ندیدم.